حنین

مسافر ایستگاه زندگی.....

حنین

مسافر ایستگاه زندگی.....

پیام های کوتاه
  • ۱۵ آذر ۹۳ , ۰۱:۰۲
    حرم
آخرین مطالب
شب است کلنجار میروم با خودم با دل
قلب
سراغش را بگیرم
نگیرم
بگیرم نزدیک صبح است
دل را زدم ب دریا
ولى....
  • م.........
شب است کلنجار میروم با خودم با دل
قلب
سراغش را بگیرم
نگیرم
بگیرم نزدیک صبح است
دل را زدم ب دریا
ولى....
  • م.........
سمت شیش گوشه
رفتند
تمام پرچم ها
قبله از این بزرگ...
  • م.........
زمانى که
سردر خونه ى مجون
نشونى از داغ لیلى هست
روى بالا ترین بیرقش
با خط نور
نوشته شده
اسم علمدار
  • م.........
تنها مانده
لشکر ندار
زخمیست
جایى نیست براى بوسه
افتاد
عمامه افتاد
میدید
زینب
اما این چنین در خاک و خون
باور ندارد
  • م.........
سه تیر
سه شعبه
سه شاه
یک نامرد
خیر نبینى
رباب بیچاره
سکینه آواره
حلق على پاره
  • م.........
مجنون
خواست
نساخت
چیزى نمیگوید
دق کرد مجنون
  • م.........
میگرفت با خنده
حسین
دست زینب را
نمیدانم
میدید آنروزى را
که
مى بندد
شمر دست زینب را
  • م.........
کسى نیست دردولى بکنم
خدا هست
دردودل کردم
شنید
شاید کارى کرد
  • م.........
هرکه زد
شاد کرد دل مادر سادات را
چادرش غرق خون
چشمش باران
حال پریشان
فقط زینب زد
همه خندیدند
  • م.........